*سلام ، لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام ، مسعود بذرافشان متولد ۱۳۶۶ در روستای مرزبن شهرستان آزادشهر
کارشناسی صنایع غذایی از دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، ارشد از دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دانشجوی سال آخر دوره دکتری در دانشگاه آزاد سبزوار

*چطور شد که مصمم به ادامه تحصیل شدید؟
در دوران کودکی و نوجوانی به دلیل اینکه شغل پدرم کشاورزی و دامداری بود من نیز همزمان در کنار تحصیلم به این شغل می پرداختم واین امر نه تنها به تحصیلم لطمه نزد بلکه همیشه جزء نفرات برتر شهرستان گنبد بودم. از مقطع متوسطه به بعد به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم در زندگی فردی موفق باشم باید در یک زمینه کاری مهارت داشته باشم. و از آنجا که بهترین راه کسب مهارت ادامه تحصیل در دانشگاه بود به تحصیلات دانشگاهی گرایش پیدا کردم.

*در مسیر تحصیل با مشکلی هم مواجه بودید؟
از آنجایی که من در زمان تحصیل به سرعت از یک مقطع وارد مقطع بعدی می شدم به همین منظور گاهی مواقع در حین مطالعه دچار نا امیدی می شدم که شاید نتوانم از این مرحله به خوبی عبور کنم. ولی هر بار وقتی که این حس به من دست می داد با به خاطر آوردن سال های گذشته و اینکه چطور به موفقیت های فعلی رسیده ام، به خودم امید می دادم و از نا امیدی رهایی پیدا می کردم.

• از ورود به دانشگاه و تحصیلتان بگوئید.
  در کنکور سراسری سال ۱۳۸۴ در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رشته صنایع غذایی مشغول به تحصیل شدم ودر سال ۱۳۸۸ با کسب معدل ۱۷٫۳۳ از این دانشگاه مدرک کارشناسی را اخذ نموده و در همان سال موفق به کسب رتبه ۱۱ کشوری در رشته صنایع غذایی شده و مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم پزشکی تبریز راآغاز نمودم. در این مقطع نیز به کسب علم و ارائه مقالات علمی ، کتب تالیفی و انجام طرح های پژوهشی پرداختم و همزمان نیز در اداره غله و خدمات بازرگانی دولتی استان گلستان مشغول به کار شدم. بعد از گذشت ۲ سال در سال ۱۳۹۰ با معدل ۱۸٫۳۶ از دانشگاه علوم پزشکی تبریز فارغ التحصیل شده و همزمان در کنکور سراسری و آزاد دکتری تخصصی سال ۱۳۹۰ شرکت نمودم که به لطف خدا در هر دو آزمون قبول شدم. به طوریکه در کنکور سراسری در دانشگاه فردوسی مشهد و در کنکور آزاد در دانشگاه آزاد سبزوار پذیرفته شده بودم. در نهایت به دلیل اینکه تحصیل در دانشگاه فردوسی منوط به حضور دائمی در دانشگاه و به عبارتی از دست دادن کارم بود مجبور به انصراف از آن و انتخاب دانشگاه آزاد سبزوار شدم.
• باتوجه به زندگی چند بعدی (کاری-تحصیلی) که داشتید چه توصیه ای برای جوانانی که فقط به یک بعد زندگی می پردازند دارید؟
  من همیشه به این جمله اعتقاد داشته ام و به جوانان و دوستانم هم می گویم که درس بخشی از زندگی است نه همه زندگی. به خاطر همین همیشه همراه با درس به بقیه ابعاد زندگی هم توجه داشته ام.
• شما هم اکنون استاد دانشگاه، کارمند و جوان نخبه شهرتان هستید، از کشاورزی روی زمین پدری در اوقات فراغت چه پیامی دارید؟
  من به این مطلب که کشاورزی شغلی هست که انسان در آن با خدا معامله می کند و در معامله با خدا هیچ ضرری وجود ندارد معتقد هستم و به همین منظور از این کار لذت می برم. همچنین کشاورزی برای من گویای این جمله که دنیا مزرعه آخرت است می باشد و می بینم که انسان نتیجه اعمالش را می بیند.
• مسعود بذر افشان به عنوان جوان موفق گنبدی از مسئولین شهرستان چه انتظاری دارد؟
  از مسئولین شهرستانی یک خواهش دارم و آن اینست که جوانانی را که دارای طرح ها و فکرهای نو هستند ولی از لحاظ مالی توان اجرای آن طرح یا فکر را ندارند تا حد امکان حمایت نمایند.
• همراهان شما در پیمودن این راه پرتلاش چه کسانی بودند و چه پیامی برای آنها دارید؟
  پدر و مادرم که هیچ وقت من را تنها نگذاشتند و از آنها به خاطر اینکه به من با حس بودنشان امید بخشیدند تشکر میکنم.
• سخن آخر؟
  اگر در یک کاری برای رسیدن به هدفی مقدس تلاش می کنیم هیچ وقت دلسرد و نا امید نشویم و دست از تلاش بر نداریم. چرا که ممکن است موفقیت خیلی نزدیک تر از آنچه که فکرش را می کنیم به ما نزدیکتر شده باشد و فقط با اندکی صبر و تلاش مضاعف حاصل شود.

مصاحبه کننده : عالیه عبادی